یمانی آل محمد باب بهشت است...

واژگانی چون، آزادیِ‌بیان و کرسی‌های آزاداندیشی دگر خنده آور است...! در کشوری که از قرآن سخن به میان می‌آید، به شدت با آیهٔ «لا اکراه فی الدین: اجباری در دین نیست» (بقره: ۲۵۶) برخورد می‌شود و کسی حق ندارد دینش را خودش انتخاب کند و از آن سخن بگوید! درحالی که در منظومهٔ ایمان الهی، اجبار نسبت به ایمان‌آوردن وجود ندارد و خداوند سبحان، هیچ فردی از آفریدگانش را نسبت به ایمان مجبور نمی‌کند و او را اِکراه نمی‌نماید؛ آفریدگان، حق انتخاب دارند. و نمی‌تواند به گفتهٔ پیامبر اکرم (ص)، به تنها راه نجات از گمراهی تمسک به ثقلین (قرآن و روایات) عمل کند، و آن نیز جرم محسوب می‌شود!⛓ شاید تعجب کنید ولی متاسفانه حقیقت دارد. امروزه به جرم عقیدهٔ اسلامی و عمل به وصیت شب وفات پیامبر (ص)، و پیروی از فرستادهٔ امام زمان (ع)، سیداحمد الحسن (ع)، انصار ایشان، افرادی همچون شیخ احمدرضا رزقی، ٫ شیخ مسعود قربانی، سید حامد میری و احمد بریهی و... دستگیر می‌شوند و عده‌ای نیز متواری و تبعید شده‌اند. حال خودتان جستجو کنید و قضاوت کنید که جرم این عزیزان چه بوده است؟؟؟  http://varesin.org

برادر عزیزم شیخ احمد دلم خوش بود اومدی که بمونی... نمی‌دونستم دلخوشی‌ام کوتاهه و عمر این باهم بودن کوتاه‌تر... تو رو از هر طرف بخونم به کلمۀ صبر می‌رسم. صبری که با درد و مظلومیت عجین شده بود. یادم نمی‌ره که هوای زندان  چطور سینه‌ات را آزرده بود و سرفه‌های گاه‌وبیگاه... بِمانَد...بُگذَریم... فدای سر آن مولایی که پایش ایستادی... دوستم! تو یه معلم اخلاق هستی... معلمی که تمام آموزه‌هاش عملی است، و سروکار چندانی با الفاظ نداره. پشت نگاه پر از صبر و سکوتت مخزن اسراری. محققین و خوانندگان گرامی وصی و فرستاده امام مهدی (ع) سید احمد الحسن ع با دلایل محکم از قران و روایات ظهور کرده اند. تحقیق کنید ،جستجو کنید، تفکر کنید ، تا به حق برسید. با ما همراه باشید... http://varesin.org

‍ هل من مبشرات... دوره اعجازها گذشته است. دوره موسی و اعجاز عصایش گذشته است. از عصا و شکاف خورشید عبور کن. عصر، عصر ظهور است... عصر قائم (ع) و بیست‌و‌پنج حرف از علم! اعجاز در قلب توست ... من نیز حجت زمان خویش را با ملکوت شناختم. با ناسخ و منسوخ آیات شناختم. با علم متشابهات قرآن... با گشودن تمامِ رازهایِ سر به سکوتِ قرآن شناختم. پرده‌ای از جهل به‌روی دیدگانم بود که با دستان قائم (ع) کنار رفت. چشم‌هایم را با آب حیات (علم قائم (ع)) شستم. تو نیز می‌توانی ملکوت را تجربه کنی.      احمدرضا رزقی هستم. مؤمن به دعوت یمانی آل محمد (ع). وقتی قائم (ع) در میان ما نیست بند و رهایی برایم فرقی ندارد. مهم قلم من است که در دست برادرانم باشد... من می‌گویم و آن‌ها می‌نگارند... ملکوت سفره عهد و میثاق ماست. http://Www.almahdyoon.co https://telegram.me/zolm_bas_ast

‍ ‍ تعریف دین از نگاه شیخ احمدرضا رزقی: "دین یک حقیقت مکتوب دارد و یک حقیقت زنده... حقیقت مکتوب با حقیقت زنده گره خورده است. فقط از سمت حقیقت زنده  بیان خواهد شد و از سمت او پذیرفته خواهد شد. اگر حقیقت زنده حضور نداشته باشد مردم نمی‌توانند از حقیقت مکتوب دین هم بهره ببرند، هرچند کلیتی به عنوان مثلا منبع دین، منابعی که اشاره دارد به مسائل دینی را در اختیار داشته باشند، آنها نیستند که فهم خواهند کرد کلمات خداوند یا اهل بیت (ع) را" بلکه حقیقت زنده یا قرآن ناطق باید باشد تا حقیقت مکتوب را برای مردم باز کند نه کسانی که دنبال این هستند که کلام اهل بیت (ع) را با کلام خود تطبیق دهند هرکجا به نفعشان نبود حذف کنند. حال باید پرسید آیا کسی که دنبال حقیقت زنده است باید او را زندانی کرد؟ مگر نه این‌که هرکسی در بیان عقیده آزاد است؟ البته انگار برای یاران قائم (ع) عقیده جرم است... وگرنه چرا شیخ احمدرضا رزقی الان باید به جرم ایمان به فرستادهٔ امام مهدی (ع) سید احمدالحسن (ع) در زندان باشد؟!  آن مرد مومن که سال‌هاست که به اسلام خدمت کرده است ظلم بس است http://Www.almahdyo...

‍ ‍ ‍                       بسم اللّٰه الرحمن الرحیم والحمدللّٰه رب العالمین، و صلی اللّٰه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما تا به حال شنیده‌ بودید،زندان به خاطرعمل کردن به علوم آل محمد (ع)! ! در وصف حقانیت شما، ای یاران قائم (ع)  همین بس است که با سینهٔ سرشار از علوم آل محمد (ع) راهی زندان می شوید. آری، عجیب است که شما را زندانی می کنند! ! ! زیرا که زندان‌بان هم متعجب می پرسد: تورا به چه جرمی آورده‌اند؟! شخصی با متانت و صلابت شما، به زندان بیاید!! آری، از زندان که صحبت به میان می‌آید، دزدی، قاچاق، اختلاس، قتل، و جرایمی این‌ چنینی در ذهن انسان تداعی می شود. اما یاران قائم (ع) را به جرم عمل کردن به راه و روش انبیاء و اوصیاء (ع) زندانی می کنند! تاریخ گواه است که دانیال نبی را ۹۰سال در زندان نگه داشتند. چرا؟! به چه جرمی؟! چون او از خدا و حاکمیت الله سخن گفته بود. امام موسی کاظم(ع) سالها در زندان بود. جرم همهٔ آنها، بر صراط مستقیم بودن و خواهان یاری راه خدا و بر پایی حکومت عدل الهی است. آری...

‍ نمی‌دونم از کجا بنویسم! چطوری شروع کنم... قلم هم، مثل ذهنم متحیره از ضد و نقیض‌های کوفیان زمان! اونایی که این روزا قرآن به سر گرفتن و  بِعَلیِِ گفتن... اونایی که دم به دم، می‌گن: ما اهل کوفه نیستیم علی (ع) تنها بماند... اونایی که می‌گن، یالیتنا کنّا معک اونایی که می‌گن، کل یوم عاشورا و اونایی که بر غربت اول مظلوم عالم، امیرالمومنین (ع) گریه می‌کنن... چطوری با حجم این همه شعار می‌تونن، علی زمان (ع) رو تنها بزارن!؟ بله، اینجا صدای بچه‌های سید حامد میری از انصار امام مهدی (ع) تو این ایام، هنوز به گوش می‌رسه: خدایا همه‌ زندونای دنیا رو خراب کن تا بابام آزاد شه، آخه اون گناه نکرده‌... اللهم مکن لقائم آل محمد (ع) آنقدر این جمله را می‌نویسم تا دشمنان یمانی آل محمد (ع) سیداحمدالحسن (ع) به سخن مولایم به یقین برسند: "هر کاری که دوست دارید انجام دهید، به‌درستی که برای وارث، زمینه‌سازی می‌کنید، چه بخواهید، چه نخواهید." (سید احمد الحسن، خطبهٔ حج)   http://Www.almahdyoon.co

شب قدر چیست؟ رمز عظمت و بزرگی آن چیست؟ آیا شب قدر صرفاً یک محدوده زمانی است یا امری فراتر از آن می‌باشد؟ وصی و فرستاده امام مهدی (ع)، سید احمدالحسن (ع)، آن وارث علوم محمدی (ص) از این راز بزرگ پرده برداشته است؛ «قرآن در شب قدر نازل می‌شود و شب قدر همان فاطمه (س) است». آری، فاطمه (س) آن نور آفرینش، هدف خلقت و محبوب خالق، همان شب قدر است. «همان‌گونه که پیامبر ص فرمودند: فاطمه مادر پدرش است. و مادر، ظرف پدر است و فاطمه همان ظرفی است که قرآن در آن نازل می‌شود و قرآن، محمد (ص) است». حقیقت قرآن، همان علمی است که به آن اشاره می‌شود و فاطمه زهرا (س) چون ظرفی است که این علم در آن تجلی پیدا کرده و بنابراین جمله علوم آل محمد (ع) در قلب فاطمه هست. «و علم، جملگی در شهر است؛ پس هرگاه فرود آمدن آن خواسته شود، باید از باب و دروازه صورت گیرد و در ابتدا از باطن دروازه و سپس از ظاهر آن به سمت خلق نازل شود. باطن دروازه، حضرت فاطمه که صلوات خدا بر او باد است. پس نازل شدن در اوست و آن ظرف علم باطن است و علم و آنچه در شهر است (پیامبر یا قرآن) در او نازل شده است؛ و فاطمه همان ظرف نزول قر...

‍ سلام الله علي روح المطهر شهید مجتبی ناظم (خداوند به درجات او بیفزاید) یکی از انصار سید احمدالحسن (ع) بودند. انصار تعریف می‌کنند: در سال 2008 که پیروان مراجع با قوی‌ترین سلاح‌ها و تانک و دوشکا اومده بودند توی خیابون و انصار دست‌خالی و شهادتین گویان مبارزه می‌کردن. شهید مجتبی شهادتین و لبیک می‌گفته و به سمت تانک دشمن می‌رفت. انصار به ایشون می‌گفتند نرو می‌زننت ایشون سلام‌الله‌علیه می‌گفتند من چیزی می‌بینم که اگر شما هم می‌دیدید میومدید. سبحان‌الله و یه تیر می‌خوره به سینه‌شون و میوفتن ایشون لحظه شهادتشون، شهادتین می‌گن و لگدهایی که به صورت و دهنشون می‌زنن به‌خاطر اینکه می‌گفته أنتم اتباع سیستانی... یکی دیگه از انصار که اون‌موقع انتهای خیابون بودند با آقا (ع)، تعریف می‌کنن که ما مجتبی رو نمی‌دیدیم و یک دفعه دیدیم آقا (ع ) خیلی منقلب شدند و از درد به خودشون می‌پیچن و به سر و سینه خودشون می‌زنن می‌گه نگران شدیم گفتیم چی شده آقا جان؟ آقا (ع) بهشون گفتن عزیزم مجتبی رو مظلومانه شهید کردن. http://Www.almahdyoon.co همه جا را پر از علی می‌کنم ؛ و همه جا فریاد می‌زنم ...

کودک بودیم و در بین کودکان بازی می‌کردیم و گاه بر تخت پادشاهی می‌نشستیم و تعظیم و تکریممان می‌کردند؛ ساعاتی چند، مشغول بازی و تخت پادشاهی می‌شدیم، ولی چون به شب می‌رسید، دست خالی و جیب تهی، پادشاهی را رها می‌کردیم و به خانه‌ برمی‌گشتیم! داستان کودکی من و تو این‌گونه بود که گاهی به دنیا مشغول می‌شدیم و سرانجام نادم و پشیمان به درگاه توبه روی آورده و طلب مغفرت می‌کردیم؛ اما برای من، برای تو، برای ما که طعم کودکی را با بازی چشیدیم، چنین بود، نه برای علی‌بن ابی‌طالب (ع) که در کودکی‌اش هم به بازی مشغول نشد. سه‌طلاقه کردن مولا علی (ع) را خوانده بودم که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «یا دنیا! غُرّي غَیري. إليَّ تعرّضت أم إليَّ تشوّفت؟ هیهات هیهات قد بنتک ثلاثاً لا رجعة فیها»؛ (ای دنیا! غیر از من را بفریب. آیا برای من خودنمایی می‌کنی؟ یا شیفتۀ من شده‌ای؟ هیهات! هیهات! تو را سه‌طلاقه کردم که در آن هیچ بازگشتی نباشد). (ارشاد القلوب) [۱]  اما باز هم مبهوت مانده بودم که چیست معنا و مفهوم سه‌طلاقه؟ که با کلام پرنور مردی  از آل محمد (ع)، احمدالحسن، همان یمانی موعود (ع) آشنا شدم که فر...

نزدیک است نزدیک نزدیک‌تر از نزدیک ای منتظران برخیزید، برخیزید و کاری کنید... برخیزید که پشیمانی دیگر سودی ندارد برخیزید که زمان، شمارش معکوس خود را آغاز کرده است. برخیزید که ظهور فرستاده‌ی امام مهدی (ع) اتفاق افتاده است. نکند در روز وعده‌ داده شده‌ی قیام قائم (ع)، فریاد واحسرتا سر دهید. نکند "یالیتنی کنت ترابا" بگویید و ندانید تراب کیست؟  مدد بطلبید و جا نمانید. نکند که شب‌های قدر را قدر ندانید؟  چشم انتظار ظهور! سید احمدالحسن (ع) یمانی موعود می‌فرمایند:  "نزدیک است روز پشیمانی که اهل باطل و ظالمان گویند: يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا: كاش من خاك بودم (النبأ: ۴۰)؛ و حضرت علی (ع) صاحب ولایت کبری و ایشان ابوتراب (پدر خاک) است." کتاب پاسخ‌های روشنگرانه: جلد۲، سوال۵۹. آری صدای "یا لیتنی کنت ترابا" را بلند می‌گویند، ولی نمی‌دانند که علی (ع) پدرخاک است و ندای ای کاش، یعنی ای کاش فرزند علی (ع) بودم! پس در این شب‌های تکرار نشدنی، برای یاری مهدی آخرالزمان به ابوتراب (ع) متوسل شوید و از خدا طلب آمرزش کنید.

انسان در قرآن کیست؟ اگر مشتاقی بدانی انسان در آیهٔ سوم سوره‌ی الرحمن کیست باید از پسر انسان، همان غلام امين و دانا فرستاده امام مهدی (ع) پرسید، چون سال‌ها گذشته و کسی پی به این رموز نبرده‌‌ است، اوست که حقیقت انسان را می‌داند چرا که از سلاله پاک انسان است. آری سید احمدالحسن (ع) بود که برای ما از ناشناخته‌های قرآن گفت و ما را از حقیقت قرآن سیراب کرد. حقیقتی که با آراء و اهواء علماء مشتبه شده بود. حال پای درس پسر انسان بنشینیم که از این زلال نهر "ص"  بنوشیم و خود را سیراب کنیم. او (ع) می‌فرماید: "«خَلَقَ الْإِنسَان» منظور از انسان، علی بن ابی طالب (ع) می‌باشد. پس «رحمان» سبحان و متعال، انسان (علی) را از قرآن خلق نمود؛ پس علی از نور محمد (ص) آفریده شده است. «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ»: بیان، اسمی از اسامی قرآن است و مراد از آن، قرآن در مرتبه و مقامی پایین‌تر از مرتبه و مقام حضرت محمد (ص) می‌باشد. پس رحمنِ سبحان، به انسان (علی) بیان (قرآن) را از قرآن (محمد) یاد داد. 🔆 «بَیان»، همان تجلّی قرآن در مرتبه‌ای پایین‌تر است؛ پس بیان از قرآن، بلکه خودِ قرآن می‌باشد."...

علی علیه‌السلام، گوهر کعبه... از روز ازل، کعبه، تو بودی ای حجت خدا... روزی که ملائکه برای سجده بر تو به خدا اعتراض کردند... آری! همه از حقیقت تو ناآگاه بودند و نمی‌دانستند که: «کعبه، قبلهٔ نماز و سجود برای خداوند سبحان و متعال است، با اینکه سجده پیش از آن، برای آدم (ع) ـ‌خلیفه و جانشین خدا و حجّت اوـ بوده است؛ و حتی سجده برای نوری بوده که در صلب او بود، که همان نور امیرالمؤمنین (ع) می‌باشد. بنابراین نخستین قبله‌ای که فرشتگان روی به سویش آوردند، علی بن ابی‌طالب (ع) می‌باشد. بنابراین قبلهٔ حقیقی، کعبه و سنگ‌ها نیست؛ بلکه آن گوهری است که کعبه به دنیایش آورد و او، همان ولیّ خدا و حجّت تام الهی، علی بن ابی‌طالب (ع) می‌باشد» (سید احمدالحسن، متشابهات، جلد۳، سؤال ۸۷). آری قدر گوهر را، گوهر می‌شناسد چه کسی می‌دانست که سجدهٔ ملائکه بر حضرت آدم (ع) برای چه بود؟ بعد از هزار و اندی سال، نوری از صلب گوهر کعبه نمایان شد و پرده از حقیقت کعبه برداشت... آری! نظیر امیر‌المؤمنین، سید احمدالحسن (ع) چه شگفت‌انگیز باطن کعبه را به همه نشان داد. تا هدایتی برای قلب‌های آگاه و گوش‌های شنوا باشد....

تا به حال عظمت امیرالمؤمنین (ع) را این‌طور شنیده بودی؟؟! «اگر دین خدا را به شکل کتابی تصور کنیم و صفحهٔ اول آن را باز کنیم و ببینیم که در آن نوشته است: آدم (ع) خلیفه خداست؛ اگر صفحهٔ وسطش را باز کنیم و ببینیم که در آن نوشته باشد داوود (ع) خلیفه خداست؛ و اگر صفحه آخرش را بگشاییم و ببینیم که در آن نوشته‌ باشد مهدی (ع) خلیفه خداست؛ از این کتابی که اول و وسط و آخرش، خلیفه خدا دیده می‌شود، چه چیزی می‌توانیم بفهمیم؟ این کتاب درباره چه چیزی سخن می‌گوید؟» (سید احمدالحسن، عقاید اسلام: ص 66) و علی (ع) خلیفهٔ خداست، و راه رسیدنِ هر آنچه به تمام اوصیای الهی رسیده است؛ زیرا: «همهٔ قرآن در سورهٔ فاتحه است و فاتحه در بسمله و بسمله در «باء» و «باء» در نقطه و ‏آن نقطه علی (ع) است» (سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه: جلد۴، سؤال ۳۲۷). ‏ اما اگر می‌خواهی بدانی: این‌که می‌گویند همۀ قرآن در نقطۀ باء (ب) و امیر‌المؤمنین علی (ع) خود، همان نقطه است، چه معنای باطنی دارد؟ و چرا امام علی (ع) عظمت دارد؟ شما را ارجاع می‌دهیم به: کتاب عظیم «متشابهات»: جلد ۱، سؤال ۶. https://bit.ly/2sC0gtz https...