پدر مهربانی‌ها و کنج اسارت، مگر جرمش چه بود؟؟!


‍ ‍ ‍                 بسم اللّٰه الرحمن الرحیم

والحمدللّٰه رب العالمین، و صلی اللّٰه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما


کاشکی عطرِ سلامِ سحرِ دختر را ... با نسیم سحری سوی پدر می‌بردند

آینه موج برداشت و تاریخ به عقب برگشت.
 هاله‌ای از ابهام، خاطر تاریخ را به یاد رویدادی در شهری آشنا انداخت. کوچه‌ها همان کوچه، خانه‌ها همان خانه، و فاطمه همان فاطمه...

دخترکی که می‌خندید و پدر با هر بوسه برگونه اش می‌گفت «فداها ابوها».

آینه بغض کرد و شکست از عمر کوتاه خوشبختی دخترکی با پدرش...
ده بهار از عمرش نگذشته بود که دید غنچه‌های خندۀ پدر زیر لگد مأموران حکومتی پرپر شد؛ دستان پرمهری بسته شد و خورشید به درون چاه رفت و زندگی فاطمه معصومه چون شبی بود که سحر نداشت.

گریه‌هایش پایان نداشت؛
پدر مهربانی‌ها و کنج اسارت، مگر جرمش چه بود؟؟!

برادرش رضا دستی به سر خواهر کشید و گفت: عزیز برادر این سنتی هست که از مادرمان زهرا به ما رسیده و آن دفاع از وصیت جدمان است تا مردم به‌سوی گمراهی نروند.

سال‌ها منتظر آزادی پدر بود، اما جنازۀ پدر را برایش آوردند.

 تاریخ دوباره تکرار گشت...
ای آینه شکستی وندیدی همه‌جا تاریک بود؛ که ناگهان صدای زوزۀ گرگان بلند شد و مردان خدا را دریدند...

و دستان گرم پدرانی از دختران جدا شد

بیش از صد روز است که از شیخ رزقی خبری نیست...
و صدای مسعودقربانی و سیدحامدمیری بسته است...

و جرم همان جرم پدران شماست
در خاک خفته قم رمیدی، اما ناله‌های شما امروز ارث دخترانی شده است که هنوز از پدر دورند....

نظرات

  1. یدالله فوق ایدیهم
    خداوندی که نور محمد و آل محمد را در دلهای انصار الله قرار داد تا به قائم آل محمد ایمان بیاورند انصار در بند را حافظ است و به خانواده های آنها نیز صبر و استقامت عطا می‌فرماید ان شاء الله

    پاسخحذف
  2. اسارت سنتی هست که از مادرمان زهرا به ما رسیده و آن دفاع از وصیت جدمان است تا مردم به‌سوی گمراهی نروند.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

راز ستاره داوود علیه السلام

قضاوت با شما!!

کتاب چهل حدیث مهدیین (۲۵)-حدیث بیست و یکم