کتاب چهل حدیث مهدیین (۲۵)-حدیث بیست و یکم

بسم اللّٰه الرحمن الرحیم

والحمدللّٰه رب العالمین، و صلی اللّٰه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما

《حديث بيست و يکم》 

كتاب التمحيص: عن المفضل، عن أبي عبد الله قال: (قال الله :افترضت على عبادي عشرة فرائض، إذا عرفوها أسكنتهم ملكوتي وأبحتهم جناني.  
أولها: معرفتي.  والثانية: معرفة رسولي إلى خلقي، والإقرار به، والتصديق له.  
والثالثة: معرفة أوليائي وأنهم الحجج على خلقي، من والاهم فقد والاني، ومن عاداهم فقد عاداني، وهم العلم فيما بيني وبين خلقي، ومن أنكرهم أصليته [أدخلته] ناري وضاعفت عليه عذابي.  
والرابعة: معرفة الأشخاص الذين أقيموا من ضياء قدسي، وهم قوام قسطي.  والخامسة: معرفة القوام بفضلهم والتصديق لهم. والسادسة: معرفة عدوي إبليس وما كان من ذاته وأعوانه.  
والسابعة: قبول أمري والتصديق لرسلي.  
والثامنة: كتمان سري وسر أوليائي.  
والتاسعة: تعظيم أهل صفوتي والقبول عنهم والرد إليهم فيما اختلفتم فيه حتى يخرج الشرع [الشرح] منهم.  
والعاشرة: أن يكون هو وأخوه في الدين شرعاً سواء، فإذا كانوا كذلك أدخلتهم ملكوتي وآمنتهم من الفزع الأكبر وكانوا عندي في عليين).  

کتاب تمحيص از مفضل از امام صادق ع نقل میکند، که حضرت فرمودند:  
(خداوند تعالی ميفرمايد: (من ده فريضه بر بندگانم واجب ساختم که اگر آنها را بشناسند،  آنها را در ملکوت خود سکنی میدهم و بهشت خود را برای آنان حلال میکنم:  
اول: معرفت من، دوم: معرفت رسولم در خلق و اقرار او و تصديق او، سوم: معرفت اوليايم  
و آنها حجتهای من بر خلق هستند، هر کس دوست آنان گردد، دوست من است وهرکس دشمن آنان شود، دشمن من است. آنان بزرگان بين من و آفريدگانم هستند، هرکس منکر آنان شود، او را وارد دوزخ میکنم و به عذابش می افزايم. چهارم: معرفت اشخاصی که  از نور قدسی من بر پا خاسته اند و قائمان به قسط من هستند، پنجم: معرفت نسبت به فضيلت  قائمان و تصديق آنان ، ششم: معرفت دشمنم ابليس و آگاهی نسبت به ذات و ضمير يارانش،  هفتم: قبول امرم و تصديق رسولانم، هشتم: کتمان و حفظ سر من و اوليای من، نهم: بزرگداشت افراد برگزيده ی من و قبول کردن ايشان و فرستادن هر چيزی به سوی ايشان ، در آن چه که در مورد آن اختلاف کردند، تا اين که راه آن از سوی آنان ع مشخص گردد، دهم: اين که او با برادر دينيش يکسان زندگی کند. پس اگر چنين کردند آنان را وارد ملکوتم میکنم، و آنان را از ترس بزرگ ايمن ميسازم؛ و در نزد من در مقامات بلندمرتبه خواهند بود).[۱]
  
در اين حديث شريف قدسی، اسرار الهی عظيم و بسياری نهفته است که تنها در مورد آن چه که به موضوع ما ارتباط دارد تأکيد میکنيم و آن اشاره به مقام مهديين از ذريه ی امام مهدی ع است، که در گذشته آموختيم مقام مهديين بعد از مقام ائمه ع است و مؤيد آن اين است که محمد و آل محمد ع در ذکر مهديين، با وجود اين که آنان امام هستند، ولی آنان را بانام مهديين،ذکر میکنند. علاوه بر آن اين تأکيد را در اغلب موارد ذکرشده، در باب اوصيای قائم حجت بن الحسن ع می يابيد و اين امر دلالت میکند، که مقام مهديين مقامی  پايينتر از مقام امامان ع است، اما اين امر امامت را از آنان ع نفی نمیکند، بلکه به معنای اين است که آنان حجج الهی بر خلق و معصوم و مطهر هستند و توضيح آن قبلاً گفته شد.   
اين که مهديين در مرتبه و مقامی پايينتر از رتبه و مقام امامان ع هستند، به اين معنی است که آنان در فريضه ی چهارم از اين روايت، بعد از ذکر امامان ع در فريضه ی سوم، مورد توجه و عنايت پروردگار قرار گرفته اند و اطاعت از آنان ع بر همگان واجب است؛ آنجا که خداوند فرموده: (چهارم: معرفت اشخاصی که از نور قدسی من بر پا خاسته اند وقائمان به قسط من هستند). زيرا آنان فاضلترين خلق بعد از ائمه ع میباشند، و اين جا نيز مانند روايت امام باقر ع باصفت (قُوام) ذکرشده اند، آنجا که در مورد کوفه فرمود: (در آن قائم او و قُوام بعد از او هستند).  
آنچه بر اين امر تأکيد میکند، اين است که در مورد قائمان به قسط الهی در حديث شريف گفته شده که مردم مکلف به شناخت آنان هستند، بدون ذکر اين که مردم مکلف به پيروی از آنان يا تصديق ايشان هستند. اين صفت نيز تنها مخصوص حجتهای الهی و اوصياء است که مردم مکلف به شناخت آنان هستند، زيرا اوصياء و حجج الهی از مردم بی نيازند و اين مردم هستند که به آنها نيازمند میباشند. در اين حديث قدسی، بعد از ذکر قائمان و فضيلت ائمه و مهديين در فريضه ی پنجم در مورد آنان میفرمايد: (معرفت نسبت به فضيلت قائمان و تصديق آنان) و آنان را تابع و پيرو حجتهای قبل از خود و تصديق کننده ی آنان قرار داده و اين فريضه ی پنجم، شامل تمام ابواب ائمه و اوليايشان میشود که حامل دين و رساننده ی آن به مردم هستند.
پس بعد از مقام الهی، در اين حديث قدسی، مقام نبی خدا محمدص دومين مقام و مقام  
امامان دوازده گانه سومين مقام و مقام مهديين دوازده گانه (قائمان به قسط الهی) چهارمين مقام است. شايد به اين دليل خداوند از آنان به عنوان (قائمان به قسط) ياد کرده که خداوند به دست آنان قسط را بر بندگانش اجرا میکند، و عدل الهی را در جایجای سرزمينها و آباديها می گستراند و در زمان آنان وعده ی الهی که همان پر شدن زمين از عدل و قسط در دولت الهی است، بعد از آن که از ظلم و ستم پر گشته بود، محقق میگردد.
شايد مقصود از (يقه های نور) در اين روايت، آنها باشند:  
الشيخ الصدوق بسنده عن الحسن بن محبوب، عن أبي الحسن علي بن موسى الرضا ع ،قال:  
قال لي: (لا بد من فتنة صماء صيلم يسقط فيها كل بطانة ووليجة، وذلك عند فقدان الشيعة الثالث من ولدي، يبكي عليه أهل السماء وأهل الأرض وكل حرى وحران، وكل حزين ولهفان،ثم قال ع :بأبي وأمي سمي جدي وشبيهي وشبيه موسى بن عمران ع ،عليه جيوب[۲]النور، يتوقد [تتوقد] من شعاع ضياء القدس، يحزن لموته أهل الأرض والسماء، كم من حرى مؤمنة، وكم من مؤمن متأسف حران حزين عند فقدان الماء المعين، كأني بهم آيس ما كانوا قد نودوا نداء يسمع من بعد كما يسمع من قرب، يكون رحمة على المؤمنين وعذاباً على الكافرين).  
شيخ صدوق از حسن بن محبوب، از ابوالحسن علی بن موسی رضا ع نقل میکند که حضرت به من فرمودند: (ناگزير فتنه ای ناشنوا و بدون گوش خواهد بود، که در آن دوستان صميمی و همراز سقوط میکنند و آن هنگام مفقود شدن سومين از فرزندانم از ميان شيعيان خواهد بود، که اهل آسمان و زمين و هر زن و مرد آزاده ای و هر اندوهگين و درمانده ای بر او می گزيند). سپس فرمود: (پدر و مادرم به فدايش، نامش نام جدم و شبيه من و موسی بن عمران ع است. برای او يقه هائی از نور است، که از شعاع نور قدسی روشن شده  است. در وفاتش اهل زمين و آسمان غمگين میشوند. چقدر زنان و مردان آزاده و مؤمن در  هنگام فقدان آب گوارا، دچار تأسف و حزن میشوند. گويا من در ميان آنان نااميد هستم، که ناگهان ندايی از دور به آنان میرسد، چنان که گوئی از نزديک شنيده میشود. آن ندا رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران خواهد بود).[۳] 
  
فرموده ی حضرت ع که فرمودند: (برای او يقه هايی از نور است که از شعاع نور قدسی روشن شده است). اشارهای رمزی به مهديين ع است، (معرفت اشخاصی که از نور قدسی من بر پا خاسته اند و قائمان به قسط من هستند). در متن روايت کلمه ی (جيوب) به کار رفته که جمع کلمه ی جيب (يقه) است و آن بالای پيراهن و لباس است، که همواره بر سينه و يا  کمی بالاتر قرار میگيرد و شايد اشاره به علم امام مهدی ع و هدايت ايشان است، که از طريق قائمان به قسط الهی (مهديين)منتشر میگردد؛ همان طور که علم رسول الله ص از طريق ائمه ی دوازده گانه ع از ذريه ی ايشان منتشر گشت.
اين روايت در منبع ديگر با لفظ (جلابيب) (جمع (جلباب) به معنای پوشش سر) به جای 
(جيوب) آمده است و آن دو نزديکی زيادی به لباس و پيراهن دارند و ذريه مانند لباس انسان است و همواره گويای ذوق، قريحه و نظافت و پاکی آن است، و به خصوص اين که ذريه موضوعی است که نقش آن از دنيا تا آخرت ادامه دارد، و به خصوص ذريه ی اوصيای پيامبران و امامان ع ،که آنان وارثان پدران خود و حکايت کنندگان از آنان،در زمان حيات و بعد از وفاتشان هستند.

علامه مجلسی در بحارالانوار ج۵۱ ص۱۵۳ و شیخ کورانی در کتاب الحق المبین فی معرفة المعصومین(علی هم السلام) ص۵۵۸ درباره این حدیث و یقه های نور سخن گفته اند که شما خواننده محترم را برای مطالعه بیشتر به مطالعه کتاب ارزشمند چهل حدیث درباره مهدیین و فرزندان قائم ع نوشته شیخ ناظم عقیلی ارجاع میدهم.

با ما همراه باشید....

برای آشنایی با دعوت مبارک سید احمدالحسن  یمانی موعود به وبسایت رسمی انصار امام مهدی ع و سایت رسمی مؤسسه وارثین ملکوت مراجعه کنید.

_____________________________________________
[۱]تمحیص،محمد بن همام اسکافی ص۶۹
بحارالانوار ج۶۶ ص۱۳
مستدرک سفینة البحار ج۷ ص۱۷۳_۱۷۴
 [۲]فی مختصر بصائر الدرجات للحسن بن سلیمان الحلي ص۲۱۴(جلابیب)
[۳]کمال الدین و تمام النعمة ص ۳۷۰_۳۷۱

نظرات

  1. جزاکم الله خیرا🌹🌹
    اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا

    پاسخحذف
  2. ماشاءالله ثابت قدم باشید

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

راز ستاره داوود علیه السلام

قضاوت با شما!!