می‌نویسم برای خواهرانم...


                 بسم اللّٰه الرحمن الرحیم

والحمدللّٰه رب العالمین، و صلی اللّٰه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما

می‌نویسم برای خواهرانم...

زنانی‌که امروز در نبود همسران‌شان (سید حامد میری و شیخ مسعود قربانی و...) مردانه ایستاده‌اند.
آنان که اقتداء کردند به بانوی صبر و استقامت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

برای آنانی که امروز رسالت عجیبی به دوش می‌کشند

در فراق همسر، فرزندانی مهدوی و احمدی را چونان تربیت می‌کنند که قطعا نامشان در  تاریخ، ماندگار ثبت خواهد شد.


خواهران مظلوم و ستمدیده‌ام...
در هیچ‌کدام از روزهایتان که می‌دانم در نبود همسران‌تان سخت سپری می‌کنید از یاد چشمان و نگاه منتظر و صبورتان غافل نبوده‌ام.

می‌دانم امسال در کنار سفره هفت‌سین‌تان مرد زندگی‌تان در کنارتان نبود، اما اطمینان دارم پدرانه، فرزندان‌تان را به تماشا می‌نشینید و برایشان از فراق هزارساله مولا (ع) خواهید گفت.

امیدوارم هر آنکس که امروز ناجوانمردانه پدر را از فرزندش جدا کرده است عاشق مولایمان شود.

آری!
نفرین نمی‌کنم
دعا می‌کنم عاشق شوند تا بدانند چگونه می‌شود فراق و دل‌تنگی عزیزترین‌هایت را فدای یک تار مویش کنی.
و آن زمان است که حال امروز انصار امام مهدی (ع) را درک خواهند کرد...

خواهرانم استوار باشید.
درود بر صبر و شکیبایی‌تان....

نظرات

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

راز ستاره داوود علیه السلام

قضاوت با شما!!

کتاب چهل حدیث مهدیین (۲۵)-حدیث بیست و یکم