سلام بر موسیبنجعفر (ع)
بسم اللّه الرحمن الرحیم
و الحمد للّه رب العالمین، و صلی اللّه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما.
سلام بر موسیبنجعفر (ع)
سلام بر امامی که امروز اسوۀ انصار امام مهدی (ع) در صبر و شکیبایی بر اسارت است.
سلام بر او که سالهای سال تحمل بند اسارت نمود تا اینکه به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
........
رسولالله (ص) نام متبرک این امام همام را در وصیت شب وفاتشان ذکر فرمودند:
(وقتی وفاتش (جعفر صادق) برسد، خلافت را به فرزندش موسی کاظم بسپارد).
(غیبت شیخ طوسی. ص300)
امام صادق (ع) از همان لحظۀ نخست تولد، شیعیان را نسبت به امامت فرزندش موسیبنجعفر (ع) آگاه ساخت و این گونه فرمود: «فعلقوا بابنی هذا المولود... فهو والله صاحبکم من بعدی)؛ «به فرزندم، این مولود بچسبید... او به خدا بعد از من صاحب شماست».
(محاسن برقی، ج 2، ص 314).
.....
امام موسی کاظم (ع) چندین بار در طول زندگی مبارکش به زندان افتاد و عاقبت در زندان سندیبنشاهک در بغداد با خرمای زهرآلود مسموم گردید و مطابق قول مشهور در روز جمعه 25 رجب سال 183 ه . ق به شهادت رسید.
سید احمدالحسن (ع) در صفحه مبارک فیسبوک خود مینویسد:
(پس موسیبنجعفر (ع) در زندان، عمر خود را گذراند زیرا که عمامههای بنیالعباس در رد دلیل و علم ایشان (ع) عاجز بودند، بنابراین راهحلی جز زندانی کردن و قتل ایشان (ع) پیدا نکردند تا از رسوایی و خواری که در آن غوطهور شدند، خلاص شوند).
(دوشنبه 04/ دی ماه/ 1391 هجری شمسی)
سلام بر تو به اندازه درد و ستمی که چشیدی.
سلام بر تو ای آنکه در سلولهای تاریک زندانی شدی تا آنجا که به مرگت صفت فرج و گشایش دادند.
سلام بر تو به اندازه صبری که داشتی که هنوز زندانبانهایت را تازیانه (عذاب) میزند.
سلام بر تو در روز عروسی آسمانیات در حالیکه شادمان بودی که بعد از این همه سالها سپری در پلیدیهای این دنیا، از آن با جامهای سپید و خالص که لیاقت شخصی مانند تو را دارد خارج شدی.
سلام بر تو ای موسیبنجعفر و رحمت و برکات خدا بر تو باد!
در مصيبتِ مرگ تو گريه میكنم، اگر گريه به سوزش درون سوخته من تسكين بدهد -(ولی تسكين نمیدهد). به ياد تو سخن میگويم اگر گفتن سخن از تو درد مرا التيام ببخشد - (امّا نمیبخشد).
برای تسلّی دل خود به صبر جميل پناه میبرم اگر صبر جميل تسلّیبخش دل من باشد.
آنگونه میگریم که اشکهایم فراوان شود و بار دیگر (پس از آن گریستن) به نیکوکاری و شرم و حیای خود باز میگردم.
چه بسیار با اشکی که بر نوک انگشتانم نشست، گریستم و از روی خویشتنداری (و برای آنکه مردم نفهمند)، آن اشکها را با لباس خود پوشاندم.
در برابر تازیانههای دشمن، صبوری پیشه میکنم هر چند برای من کمین کند، و اگر از آه و اندوه من با خبر میشد خوشحال میشد و شفاء مییافت.
(چهارشنبه 31/ اردیبهشت ماه/ 1393 هجری شمسی)
و امروز ما انصار امام مهدی (ع) "صبوری" را از ساحت مقدس شما و پدران و فرزندان طاهرتان آموختهایم و بر خود میبالیم که پیشوایانی چون شما داریم.
یا الله
پاسخحذفاحسنت
پاسخحذفجزاکم الله خیرا
پاسخحذفسلام و درود خدا بر احمد الحسن علیه السلام
پاسخحذفیا الله
پاسخحذفسلام و درود خدا بر احمد الحسن علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا