کتاب چهل حدیث مهدیین(۳۴)-حدیث سی‌ام


                    بسم اللّٰه الرحمن الرحیم

والحمدللّٰه رب العالمین، و صلی اللّٰه علی محمد و آل محمد الائمة و المهدیین و سلم تسلیما

                      《حديث سی ام》

الشيخ الطوسي في الغيبة: الفضل بن شاذان، عن إسماعيل بن عياش، عن الأعمش، عن أبي وائل، عن حذيفة بن اليمان ، قال: سمعت رسول الله وذكر المهدي فقال:
(إنه يبايع بين الركن والمقام، اسمه أحمد وعبد الله والمهدي، فهذه أسماؤه ثلاثتها).  

فضل بن شاذان، از اسماعيل بن عياش، از اعمش، از ابووائل، از حذيفه بن يمان نقل می‌کند که از رسول الله (ص)شنيدم که در ذکر مهدی (ع)فرمودند:
 (همانا در بين رکن و مقام، با کسی بيعت می‌شود که سه نام دارد: احمد و عبد‌الله و مهدی. اين سه نام او میباشند). [۱]

در گذشته ذکر کرديم که هر يک از ذريه‌ی امام مهدی (ع)را میتوان با صفت مهدی و قائم ذکر کرد. که با ملاحظه‌ی اين امر، میفهميم که مهدی، در اين روايت شخصی غير از امام محمد بن حسن (ع)است، زيرا اگر اين روايت را با اسماء وارده در وصيت
رسول الله (ص)مطابقت دهيم، در می‌يابيم که اول مهديين از ذريه‌ی امام مهدی (احمد)است، وثابت می‌شود که اين همان احمد، وصی امام مهدی (ع)است:
روايت وصيت پيامبر: (سه نام دارد، نامی هم نام من و نام پدرم و او عبد الله و احمد و نام سومش، مهدی است).
روايت فعلی : (سه نام دارد: احمد و عبد الله و مهدی، اين سه نام او می‌باشند).
از اين روايت و غير آن آشکار میشود، که وصی امام مهدی (ع)دارای نقش عظيم و اساسی، قبل از قيام امام مهدی (ع)است
جهت توضیحات بیشتر میتوانید به کتاب بررسی شخصیت یمانی موعود جلد اول نوشته شیخ ناظم عقیلی مراجعه کنید.

سيد بن طاووس از کتاب (ملاحم) اثر بطائنی، روايتی نقل کرده و گفته: اين عين لفظ روايتی است که در نسخه‌ای قديمی، در کتابخانه‌ی حرم امام موسی کاظم (ع)موجود است.
ابو بصير نقل کرده که  امام صادق (ع)فرمودند: (خداوند جليل‌تر و بزرگوارتر و عظيم‌تر از  آن است، که زمين خود را بدون امام عادل رها کند). عرض کردم: (فدايتان شوم، مرا ازچيزی باخبر کنيد، که آسوده‌خاطر شوم). فرمودند: (ای ابو محمد، مادامی که حکومت به‌دست بنی فلان باشد، برای امت محمد، هيچ فرج و گشايشی نيست، تا اين که حکومت آنان پايان يابد. پس هنگامی که پايان يافت، خداوند مردی از ما اهل‌بيت را به امت محمد (ص)میفرستد، که به تقوا سير میدهد و به هدايت عمل میکند و در حکمش، رشوه راه  ندارد. به خدا سوگند، که من او را با نام خودش و نام پدرش میشناسم. سپس به شدت و در طی زمان کوتاهی به‌سوی ما می‌آيد، دارای خال و دو علامت در بدنش است. قائم عادل و حافظ آن چه که به او سپرده شده است، زمين را پر از عدل و قسط میکند، همانگونه که پر از ظلم و ستم گشت).‌[۲]
فرمايش حضرت (ع):پس هنگامی که پايان يافت، خداوند، مردی از ما اهل بيت را به امت محمد (ص)میفرستد که به تقوا سير می‌دهد و به هدايت عمل می‌کند و در حکمش رشوه راه ندارد. به خدا سوگند، که من او را با نام خودش و نام پدرش میشناسم). اين امر، نيز بر وجود مردی از اهل‌بيت قبل از قيام امام مهدی (ع)دلالت میکند، که نسلش از اهل‌بيت (ع)است. يعنی از اهل‌بيت امام مهدی (ع)،به ‌عبارت ‌ديگر از نسل و ذريه‌ی ايشان است؛ نه اين که به طور مطلق به اهل‌بيت پيامبر منسوب باشد، و اين معنی همراه با روايات ديگر که به اين امر اشاره میکنند، از جمله روايت وصيت که بر وصی امام مهدی (ع)به عنوان (اولين مؤمنين) دلالت میکند، مشخص و آشکار میگردد. و در کتاب (وصيت و وصی) بيان شده است، که مقصود از اولين مؤمنين، يعنی اولين ايمان آورنده به امام مهدی (ع)در زمان ظهور و قيام مقدسش.
و نيز همان طور که روايت گذشته می‌فرمود: (همانا در بين رکن و مقام، با کسی بيعت میشود که سه نام دارد: احمد و عبد الله و مهدی، اين سه نام او میباشند). اين مهدی، که مردم بين رکن و مقام با او بيعت می‌کنند، همان مهدی اول از ذريه‌ی امام مهدی(ع)است. به خصوص اين که با تطبيق اين روايت با روايت وصيت، درمی‌يابيم که اسامی در اين دو روايت، مانند هم هستند.

روايت بعدی، اين معنا را تأييد می‌کند، آنجا که تصريح می‌کند که (پسر صاحب وصيت‌ها) قبل از قيام امام مهدی (ع)موجود است و بيان خواهد شد که صاحب وصيت‌ها کيست و پسر او چه کسی است:
حذلم بن بشير گويد: به امام سجاد (ع)عرض کردم: (خروج مهدی را برای من وصف کنيد و دلايل و نشانه‌هايش را به من معرفی کنيد). حضرت فرمود: (قبل از خروج مهدی، مردی خروج می‌کند، که به او عوف سلمی می‌گويند. او از جزيره خروج می‌کند، اما محل  زندگی‌اش تکريت است و در مسجد دمشق کشته می‌شود. سپس شعيب بن صالح، از سمرقند خروج می‌کند، و بعد از او، سفيانی ملعون از سرزمين خشک خروج می‌کند؛ و او فرزند عتبه بن ابي‌سفيان است. پس هنگامی که سفيانی ظهور کرد، مهدی مخفی میشود، سپس بعد از آن خارج میگردد). ‌[۳]

روايت آشکار میکند، که مهدی (ع)قبل از خروج سفيانی از سرزمين خشک، موجود و ظاهر است و در روايات متواتر زيادی، ذکر شده است که سفيانی از نشانه‌های قيام امام مهدی (ع)است، که چندين ماه قبل از خروج حضرت (ع)خروج می‌کند. پس اين مهدی که قبل از سفيانی ظاهر و آشکار است، کيست؟

ابوسعيد خدری میگويد: رسول الله (ص)فرمودند: (قائم از ما است، و منصور از ما  است، و سفاح از ما است، و مهدی از ما است. اما قائم، در حالی به خلافت می‌رسد، که به اندازه‌ی کاسه‌ای خون نريخته است. اما منصور، پرچمی به وی نمی‌رسد؛ اما سفاح، مال را نابود می‌کند و خون می‌ريزد، اما مهدی، زمين را از عدل پر می‌کند، همان سان که از ظلم پر شده بود).‌[۴‌]

آن چه در اين حديث، حائز اهميت است، اين است که بر دو شخص دلالت میکند:
(قائم) و (مهدی) که هر کدام، غير از ديگری است؛ و هر کدام دارای نقشی هستند، که با هم متفاوت است. قائم که خلافت بدون خونريزی، به دستش می‌رسد، در ظاهر به حجت بن الحسن (ع)اطلاق می‌شود، اما مهدی، در اين روايت، بر مهدی اول از ذريه‌ی امام مهدی ‌(ع)دلالت می‌کند که وظيفه‌ی زمينه‌سازی برای پدر، را به دوش می‌کشد و به امر پدرش در جنگها و انتقام‌ها فرو می‌رود و به کشتن مفسدان، اقدام می‌کند.

محققین و خوانندگان گرامی شما رابه خواندن وصیت پیامبر و ده‌ها روایت که بر مهدیین دوازده‌گانه و اولین آنها دلالت دارند توصیه میکنم.

بیدار شوید خدا شما را رحمت کند؛بخوانید و بیاموزید و نگذارید کسی شما را فریب دهد،حجت زمانتان را تنها نگذارید.

لینک دانلود مستقیم کتاب چهل حدیث درباره مهدیین و فرزندان قائم علیه السلام

با ما همراه باشید...

________________________________
[۱]غيبت، شيخ طوسی: ص۴۷۰ و ۴۵۴

[۲]اقبال الأعمال: ج۳ ص۱۱۶ ،بحار الأنوار: ج۵۲ ص۲۶۹.

[۳]غيبت، شيخ طوسی: ص۴۴۳-۴۴۴ :ح۴۳۷.

[۴]کنز العمال، متقی هندی: ج۱۴ ،ص۲۷۰ ،تاريخ شهر دمشق: ج۳۲ ،ص۳۰۲.

نظرات

  1. جزاکم الله
    خداقوت
    لبیک یا سیدی احمدالحسن

    پاسخحذف
  2. بیدار شوید خدا شما را رحمت کند؛بخوانید و بیاموزید و نگذارید کسی شما را فریب دهد،حجت زمانتان را تنها نگذارید.

    پاسخحذف
  3. عمل انسان برای خدا،نبايد درمقابل چشم داشت و گـرفتن پاداش و اجـرت باشد،يعنی وی نبايد بها و اجرتی طلب کند.
    ان شاءالله عملمون برای خداوند و خالصانه باشد
    لبیک یا احمدالحسن ع

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

راز ستاره داوود علیه السلام

قضاوت با شما!!

کتاب چهل حدیث مهدیین (۲۵)-حدیث بیست و یکم