وفات بانوی خوبان وفات اختِ رضاست
وفات اختِ رضاست
وفات بانوی خوبان وفات اختِ رضاست
و قلب احمد ِ مهدی دوباره پر ز عزاست
خودش که صاحب مجلس دلش شکسته ز درد
و ام مهدیین این بار صاحب غم هاست
عزای اختِ رضا گشته غصه ام مهدی ست
همان که قائم لوح صدیقة الزهراست
چه قدر درد ، چه انکار ، چه غوغا شده است
زمان درست شبیه حسین و کرب و بلاست
اگرچه مجلس اختُالرضا به پا شده است
ولی دلم همه غمهاش از غم مولاست
بمیرم احمد ِ مهدی تو هر کجا باشی
دلم به زیر قدمهای پاک تو آنجاست
دلم غم است و این بار هم ز تو گویم
به رغم درد تو احمد مقابلم هر جاست
ملتی که خلافت ولیِ خدا بر زمین را نپذيرد، دنيا و آخرتِ خويش را به تباهى كشيده است.
پاسخحذف